دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در یازده هزارگزی شمال باختری ده دوست محمد. سکنۀ آن 199 تن. آب آن از رودخانه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در یازده هزارگزی شمال باختری ده دوست محمد. سکنۀ آن 199 تن. آب آن از رودخانه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان میرعبدی بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. واقع در 15هزارگزی باختر دشتیاری. سکنۀ آن 250تن. آب آن از باران تأمین می شود. ساکنان از طایفۀسردارزائی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان میرعبدی بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. واقع در 15هزارگزی باختر دشتیاری. سکنۀ آن 250تن. آب آن از باران تأمین می شود. ساکنان از طایفۀسردارزائی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
کدخدا. ده مه. رئیس ده. دهخدا. کلانتر ده. (یادداشت مؤلف) : بدو گفت من دخت ده مهترم از ایرا چنین خوب و گندآورم. فردوسی. بشد مهر بیداد و رامشگران بیاورد چندی ز ده مهتران. فردوسی. چو شه در ده سرپرستان رسید دهی دید و ده مهتری را ندید. نظامی. و رجوع به دهخدا شود
کدخدا. ده مه. رئیس ده. دهخدا. کلانتر ده. (یادداشت مؤلف) : بدو گفت من دخت ده مهترم از ایرا چنین خوب و گندآورم. فردوسی. بشد مهر بیداد و رامشگران بیاورد چندی ز ده مهتران. فردوسی. چو شه در ده سرپرستان رسید دهی دید و ده مهتری را ندید. نظامی. و رجوع به دهخدا شود